-
ما کجا بودیم و کجاییم!
6 آذر 1388 01:09
برای فهم دقیق این مساله که ما کجا بودیم و دیگران کجا بودند....ما کجاییم و دیگران کجایند...کافی است نگاه کوچکی به متن زیر بیاندازیم که گویای سطح پیشرفت و پسرفت تمدنها از پس-ه قرنهاست. . ارزیابی شاردن از وضعیت دهقانان ایران در قرن۱۷ در عصر صفویان: . «خوب زندگی میکنند و با اطمینان میگویم دهقانان ایرانی وضعیتی به مراتب...
-
بینام تو نامه کی کنم باز
2 آذر 1388 01:10
ای نام تو بهترین سرآغاز بینام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم ای کارگشای هر چه هستند نام تو کلید هر چه بستند ای هست کن اساس هستی کوته زدرت دراز دستی امروز طی مکالمهای با یکی از دوستای دوره دبستان، خیلی اتفاقی یاد این شعر افتادم که با هم و بعضا با صدای بلند میخوندیم از حفظ... و من...
-
سرماخوردگی شدید
28 آبان 1388 08:32
این لعنتی با یه سردرد وحشتناک فرصت انجام دادن همه کار رو ازت میگیره نه میتونی کتاب بخونی! نه میتونی پشت کامپیوتر بشینی! و نه کارای بیرون رو میتونی انجام بدی! فقط باید بخوابی که اونم ذله میشی از درازکش بودن ناتوانی در به خواب رفتن!! خیلی روزای بدی-ه بخصوص اگه همه برنامههاتم به هم بخوره!
-
یه داستان هندی
26 آبان 1388 01:13
به یک انگلیسی میگویند جهان بر روی سکویی قرار داردُ این سکو بر پشت فیلی استوار است و فیل هم بر پشت لاکپشتی نشسته است. وقتی مرد انگلیسی با اصرا میپرسد که پس لاکپشت بر پشت چه چیزی نشته است؟ به او می گویند: لاکپشتی دیگر. دوباره میپرسد و بعد از آن بر پشت چه؟ و میشنود «آه صاحب! بعد از آن همینطور لاکپشت است تا ابد»....
-
بیانیه حقوق نسلهای آینده
21 آبان 1388 09:22
آنهایی که بعد از ما خواهند آمدُ صدایشان به گوش ما نمیرسدُ پس ما حقوق آنها را اعلام کرده و به رسمیت میشناسیم ما سیارهای را از خود به ارث میگذاریم که برای غناُ زیبایی و پرگونگی آن احترام قائلیم سیارهای که هوا یا جو آن زندگی بخش و مطلوب است و میتواند برای سالیان سال همینطور باقی بماند سیارهای که منابع آن به دقت...
-
من و موج ک.ر.د.ا.نیسم
16 آبان 1388 01:12
زنگ زده ازم میخواد براش یه مقاله آی اس آی بنویسم!!!! دریغ از اینکه بدونه مقاله آی اس آی یعنی چی؟ اونقدر حقیره که حتی نمیدونه در چه موضوعی میخواد مقاله داشته باشه.... اونوقت تنها چیزی که براش مهمه به توافق رسیدن در مورد قیمت-ه.... . . در اوج عصبانیت و ناراحتی و در حالی که از حرف زدن باهاش حالم به هم مبخوره یه قیمت...
-
زندگی در حال!!!!!
14 آبان 1388 01:24
لویی هیجدهم(پادشاه فرانسه در اوایل قرن ۱۹) و شارل دهم (پادشاه انگلستان در اواخر قرن ۱۷ قبل از انقلاب ۱۶۸۸) از همان آغاز حکومت خود نسبت به آزادیخواهان و روحیه آزادیخواهی بیاعتنا بودند و این مساله مردم را در ریشهکن کردن آنها مصمم نمود. . . . همیشه میگیم تاریخ آینه عبرت-ه ولی باز هم از رو نمیریم. من موندم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟...
-
گویند صبر کن که تو را صبر بر دهد
12 آبان 1388 01:21
گویند صبر کن که تو را صبر بر دهد آری دهد و لیک به عمر دگر دهد من عمر خویشتن به صبوری گذاشتم عمری دگر بباید تا صبر بر دهد . . تا حالا دیدی یه نفر تا ۵۴ سالگی برای رویداد مهمی مثل ازدواج هی اقدام میکنه و هی آنچه که نباید پیش میاد و اون بنده خدا به صبر واداشته میشه.... خیلی سخته... تو یه جامعهای مثل ایران..... بعضی وقتا...
-
تو که مرا به پردهها کشیدهای
10 آبان 1388 01:22
تو که مرا به پردهها کشیدهای چگونه ره نبردهای به راز من؟ گذشتم از تن تو زانکه در جهان تنی نبود مقصد نیاز من . . . اگر به سویت اینچنین دویدهام به عشق- عاشقم نه بر وصال تو به ظلمت شبان بیفروغ من خیال عشق- خوشتر از خیال تو . . . «فروغ فرخزاد»
-
شروع میکنیم
7 آبان 1388 01:07
گوته: اگر کار را شروع کنید ذهن شما گرم میشود و اگر ادامه دهید کار به انجام میرسد. . . پ. ن. از فردا شروع میکنم...به امید خدا
-
تفکر سیستمی و عقب رفتن
6 آبان 1388 01:08
افراد با تفکر سیستمی یاد می گیرند که تغییر و بهم پیوستگی را بهتر درک کنند، پدیده ها را در کل ببیند و با نیروهایی که پیامــدهای کارهای ما را تشکیل می دهند برخوردی موثرتر داشته باشند . . شاید جای تعجب نباشد که یکی از سرچشمه های ناشادمانی مردمان درجهان امروز، عدم توانایی آنان در به دست آوردن تصویری کلی و واحد از جهان...
-
یه سری مقدمات دلناخواه و نتیجه
4 آبان 1388 01:13
وقتی آدما سعی میکنن با مقدماتی که در دست ندارن به نتیجهی دلخواهشون برسند شاید ابلهانه به نظر برس-ه....! ولی اینم برا خودش یه راهحل-ه .... آخه اینجور مواقع با مقدمات در دست فقط میشه یه نتایج مسخرهای رو حاصل کرد که نتیجهاش فقط میتونه خبر از یه یروسه بده که طی شده ...نه بیشتر و نه کمتر... . خوب اگه آدما فقط یه...
-
«دلنوازان» و زنی که همچنان منفعل است!
1 آبان 1388 01:09
این روزها در کوچه و بازار سخن از سریالی است که در تی وی ج. ا.ا. در حال پخش است که هر چند ممکن است همگان نبینند ولی با گذری از بازارهای عمومی شهر میتوان آهنگ معروف این سریال را از مغازههای فروش سی دی شنید. و اشتیاقی که گوش کردن به آهنگ مربوط به ان در مردم برمیانگیخت بنده را واداشت تا نظر خود را نسبت به این سریال...
-
How can they do that?
29 مهر 1388 01:07
آخه من به تو چی بگم؟ حالا میفهمم چرا این چندوقته هر وقت منو می دیدی اخمات میرفت تو هم! حالا میفهمم چرا بعد اون قضیه دیگه هیچ صمیمیتی بین ما نیست! حالا میفهمم چرا تو اینقدر تلخ شدی! حالا میفهمم چرا اینقدر نیش و کنایه میزنی! . خوب بهم حق بده که اون اوائل نتونستم درکت کنم...آخه من که نمیدونستم اینجوری-ه... تو مقصر...
-
when does it rain?
28 مهر 1388 01:30
و من همچنان امیدوارم.... به بزرگی و بزرگواریُ نه یک انسان که یک فراانسان . . . . . دلم باران میخواهد . باران . باران . . . پ.ن. این روزا حوصله هیچ کاری ندارم جز اینکه بخوام روزم شب بشه و شبم روز.... همین!
-
ساز بد آهنگ
26 مهر 1388 01:07
خیلی بده که آدم مشکلات اطرافیانشو ببینه و هیچکاری از دستش برنیاد... یه جور احساس ناتوانی بهت دست میده که ناخداگاه این جمله تو ذهنت میاد: . . «من اینجا بس دلم تنگ است و هر سازی که میبینم بد آهنگ است» . . یه جور حس ناتوانی... تو این حس دوست نداری شاهد هر آنچه هست باشی.... ولی مجبوری باشی... . . . پ.ن. من تو زندگیم...
-
کج راهه
23 مهر 1388 01:06
این روزا حلقه گمشده زندگی متمدن ما آدما صداقت-ه؛ از سطح کلان حکومتی گرفته تا سطح اجتماعی و فردی همهمون از اینکه با دیگران و یا حتی با خودمون صادق باشیم گریزانیم. شاید این مساله برمیگرده به واقعیت زندگی ما که ممکنه تلخ باشه و پذیرش اون سخت! و یا شاید توقعات و انتظارات ما اونقدر بالاست که پدیدهای موجود در اطرافمونو...
-
یه درس بزرگ
22 مهر 1388 01:05
امروز شماره یه نفر رو تو دفترچه تلفن گوشیم دیلیت کردم چرا که دیدن شماره هم عذابم میداد. ولی بعدش داشتم فکر میکردم من باید قبل از دیلیت یه پیام تشکر براش میفرستادم چرا که با کارش یه درس بزرگ بهم داده بود بدون اینکه متوجه بشه. باید براش میفرستادم "مرسی که یادم دادی حتی تو شرایط خیلی سخت هم نباید عزت نفس خودم رو...
-
باز هم خدا هست
21 مهر 1388 01:23
“ اگه تنها ترین تنها ها شوم، باز خدا هست او جانشین همه ی نداشتن هاست.نفرین و آفرین ها بی ثمر است.اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند و از آسمان ، هول و کینه بر سرم بارد تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی. ای پناهگاه ابدی تو می توانی جانشین همه ی بی پناهی ها شوی!….”
-
همایش بینالمللی ۲
20 مهر 1388 01:15
هر چند شرکت تو یه همایش بینالمللی یه نکته مثبتی محسوب میشه ولی مشکل اصلی اینجاست که این همایش تو کشوری برگزار میشه که آمادگیهای لازم برای اون ممکنه وجود نداشته باشه. آمادگی یعنی در ابتدائیترین حالت ممکنه اصلا فرهنگ مربوط به این مساله وجود نداشته باشه چه در سطح عمومی جامعه و چه در سطوح بالای مدیریتی. این یعنی چی؟...
-
همایش بینالمللی
17 مهر 1388 01:09
چه احساس خوبی داری وقتی تو یه همایش بینالمللی شرکت میکنی و اونجا آدمایی رو می بینی که از نقاط مختلف دنیا اومدن و در زمینههای مشخصی نظرات همدیگر رو به چالش میطلبند! چه احساس خوبی داری وقتی در جایی قرار میگیری که آدما به خاطر طرح عقایدشون اونجا هستن نه چیز دیگه! چه احساس خوبی داری وقتی تو هم، تو این جمع حرفی برای...
-
یه مسافت طولانی
12 مهر 1388 01:06
تا حالا شده با اطمینان یه مسافت طولانی رو بری... و یهو به خودت بیای و از دور و اطرافت بشنوی که میگن: اه این چه راهی بود که تو انتخاب کردی... نمیبینی فلانی راهش کوتاهتره... منافعش هم بهتر داره تامین میشه... تازه زودتر از تو هم به هدفش میرسه... اونموقع چه حسی بهت دست میده؟ . . . یه نگاه به خودت میندازی و میبینی همچین...
-
options
5 مهر 1388 23:36
تا لحظه آخر امیدتو از دست نده! دیروز مگه ندیدی وقتی برای خرید رفته بودی و جنس مورد نظرتو پیدا نمیکردی در اوج خستگی می خواستی برگردی که یهو به سرت زد این آخرین مغازه رو هم امتحان کنی فقط برای اینکه بگی من همه رو رفتم و در کمال ناباوری همونجا به چیزی رسیدی که دنبالش بودی! . . میخوام بگم که تو می تونی با وجودی که...
-
شادی- اشتیاق و افتخار
1 مهر 1388 01:21
چه روز قشنگی بود وقتی که من اولین بار پامو اونجا گذاشتم وقتی که مشتاق بودم و سرشار از شوق، وقتی که ذهنم پر از سوال بود در مورد اینکه چی میخواهد بشه، در مورد اینکه اینجا چه جوری؟ ولی اونچه که الان برام عجیبه یه احساس اشتیاق بالا بود که نمیدونم از کجا این احساسو پیدا کرده بودم در مورد جایی که اصلا قبلا اونجا نبودم و...
-
محو شدن
26 شهریور 1388 02:05
امروز بغل دست من یه دلی شکست و متاسفانه من صداشو شنیدم و هیچ کاری هم نتونستم بکنم جزء اینکه با شوخی مساله رو بی اهمیت جلوه بدم ولی اون دل شکسته بود و شایدم الان تو یه گوشه داره برا خودش گریه میکنه... ای کاش نمیشنیدم! من نمی دونم چرا ما آدما دوست داریم تو رویاهامون چیزایی رو برا خودمون بسازیم که اصلا با واقعیت یکسانی...
-
گفتم
24 شهریور 1388 07:01
گفت: هر چقدر به مامانم میگیم طلاق بگیر گوش نمیکنه گفتم: اه.. چرا اون که همیشه با افتخار از شوهرش حرف میزنه گفت: نه بابا زندگی ندارن. هر روز کتک هر روز ... گفتم: چرا طلاق؟ گفت: مگه با اعتیاد میشه زندگی کرد؟ گفتم: چرا قبول نمیکنه؟ گفت: میگه هر چی باشه شوهرمه سایه بالا سرمه. طلاق بگیرم بدون اون چیکار کنم؟ تو دلم گفتم...
-
ممنونم
12 شهریور 1388 03:30
ممنونم که بهم فرصت تجربهی جدید رو دادی هر چند برای یه مدت کوتاه! ممنونم که بهم فرصت شاد بودن رو دادی هر چند برای یه مدت کوتاه! ممنونم که بهم فرصت دور بودن از مشکلاتم رو دادی هر چند برای یه مدت کوتاه! ممنونم که با من خندیدی نه به من! ممنونم دوست خوبم ممنونم... پ.ن. تجربه مسائل جدید چیزی-ه که نباید ازش فرار کنیم چه بسا...
-
ناپیدا
10 شهریور 1388 02:25
وقتی با کسی ارتباط کلامی نداری چون فکر میکنی right person نیستند! وقتی به سختی میتونی به آدما اعتماد کنی! وقتی عضلات بدنت درد میگیره و بهت میگن درد عصبی-ه! وقتی حتی نمیتونی در مورد این دردا با کسی صحبت کنی! وقتی اینقدر مشکلات داری که برای حلشون باید راهحلهای مختلف رو با هم امتحان کنی! وقتی میخوای راهحلها رو...
-
ُیه دوست
8 شهریور 1388 01:25
یکی میگفت چشای آدما پنجره وجودشونه که از طریق اونا میتونی همه چی رو ببینی چقدر راست میگفت درسته چشای ما پنجره است ولی وقتی تو چشای بقیه نگاه میکنی و میخوای بگی که دوست داری با هاشون رابطه برقرار کنی یه رابطه خوب و سالم چرا فکر میکنند تو طلبکاری یا یه کسی هستی که دنبال یه هدف خاص-ه نه دنبال دوستی چرا اینقدر...
-
پنجره
5 شهریور 1388 01:11
آخه sensetive close-minded هر اشعهای! هر کورسوی نوری! که پنجره نمیشه... خواهش میکنم این مساله رو درک کن... خواهش میکنم....