Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

ما نیز محار.ب می‌شویم!

طرف کتاب نوشته...

انگار الفبا تدریس کرده....

یه سری مطالب فوق‌العاده ابتدائی...شما بخونین مزخرف

اونوقت کتاب کجا چاپ شده؟؟؟

انتشارات دانشگاه امام صاد.ق....

.

عکس کتاب رو گرفتم که بذارم اینجا ....بی خیال شدم....

چرا؟؟؟

آخه بعید نبود فرداش به بهانه اعاده حیثیت و به جرم محاربه ....تا پای دار که چه عرض کنم تا بالای دار!!!! هم برم.

.

اینو نوشتم که بگم این روزا محارب شدن به راحتی آب خوردن شده....

پس:

تئیک کئیر یورسلف

ساده و ....

از سروده‌های دوازده سالگی:

دیده‌هایم نگران،

اشک‌هایم خون دل

چهره‌ام بار گران...

یاد من یاد خزان...

.

.

.

بقیه‌اش رو یادم نیست...نمی دونم کجا یاداشت کردم....

دارم فکر می‌کنم زبان شعر یه دختر 12 ساله چقدر می‌تونه در عین سادگی، غمگین باشه...نمی‌دونم

باز این چه شورش است...پایان

  

اول قصه از اینجا بود که ما ایرانیا هر زمان که از وضعیت موجود ناراضی بودیم سعی کردیم که حکومت رو عوض کنیم تا شاید وضعیت بهتر بشه و با تغییر حکومت هم نتوانستیم این امر را محقق کنیم ولی باز دست از تلاش برای تغییر حکومت برنداشیم. اینجا می‌خوام این بحث دیگه خیلی طولانی نشه.

.

تا آنجا رسیدیم که هر چند در سالهای اولیه حکومت محمدرضا.شاه وضعیت از لحاظ آزادی‌های سیاسی برای روشنفکران بهتر شده بود ولی این وضعیت نیز دوامی نیاورد و محمدرضا همچون پدر خود طریقه استبداد درپیش گرفت. ضمن آنکه وابستگی خارجی نیز در دوران او به حکومت پهلوی افزوده شد. این مسائل به همراه مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمینه انقلاب مردمی و اسلامی سال 1357 را فرهم آورد.

بعد از انقلاب نیز هر چند اصول کلی دولت‌های به قدرت رسیده یکسان بود ولی مردم با جستجوی تفاوت میان آنها باز در پی ایجاد وضعیت مطلوب با تغییر این حکومت‌ها داشتند که جریان دوم خرداد 1376 نمود عملی و بارز این طرز تفکر بود. این مسئله همچنان ادامه یافت تا درگیری‌های اخیر بعد از انتخابات که همه شاهد آن بودیم

.

.

.

غرض از این نوشته این بود تا نظر خودم را بیان کنم در مورد اینکه مردم کم‌طاقت و تاحدودی راحت‌طلب ایران در پی آن هستند تا وضعیت موجود را بهبود بخشند ...اما در این جریان به هیچ وجه به مساله تغییر خود، بهبود شخصیت فردی و اجتماعی و یا تغییرات خرد در سطح اجتماعی نمی‌اندیشند و یقین دارند که می‌باید حکومت تغییر کند تا وضعیت زندگی‌شان بهبود یابد چرا که در این زمینه خود را بی‌عیب و نقص می‌یابند.

هر چند باید متذکر شوم که این بحث به معنای مبرا  دانستن حکومت از مسائل و مشکلات موجود نیست.

.

پ.ن. یقینا این بحث کامل نیست و با نظرات شما کامل خواهد شد در این زمینه مشتاق نظرات متنوع دوستان هستم.