آخه من به تو چی بگم؟
حالا میفهمم چرا این چندوقته هر وقت منو می دیدی اخمات میرفت تو هم!
حالا میفهمم چرا بعد اون قضیه دیگه هیچ صمیمیتی بین ما نیست!
حالا میفهمم چرا تو اینقدر تلخ شدی!
حالا میفهمم چرا اینقدر نیش و کنایه میزنی!
.
خوب بهم حق بده که اون اوائل نتونستم درکت کنم...آخه من که نمیدونستم اینجوری-ه...
تو مقصر نیستی... همونطور که منم مقصر نیستم، انگار اونچه که خیلیا بهش میگن تقدیر، خواسته که ما دیگه با هم دوست نباشیم؛ نه اشتباه نکن من نمیخوام دشمن تو باشم (همونطور که میدونم تو هم نمیخوای)
من فقط نمیخوام وجود و حضور من به احساسات تو آسیب برسونه!
من نمیخوام هر لحظهای که منو میبینی یاد گذشته بیفتی و اوقاتت تلخ شه!
من علت تصمیمت رو نمیدونم و اصلا هم نمی خوام بدونم!
فقط برات آرزوی خوشبختی میکنم...
تو این دنیای غریب هر اتفاق غیرمنتظرهای ممکن بیافته و دو تا دوستی رو که اونقدر با هم صمیمی بودن که فکر میکردن دوای درد همدیگه هستن، از هم دیگه جدا کنه!
برات آرزوی خوشبختی میکنم...
.
من حتی نمیخوام عروسیت بیام چون اینجوری میدونم تو کمتر اعصابت خرد میشه و بیشتر احساس خوشبختی کنی!
برات از صمیم قلب آرزوی خوشبختی میکنم...
.
.
سعی میکنم کمتر باهات تماس داشته باشم چون میدونم اینجوری بیشتر دوست داری...
.
.
فقط یه مساله برام وجود داره و اون اینکه: چطور این جماعت مردان میتونن دو نفر رو پشتسر هم دوست داشته باشن؟؟؟؟ ..... حالا اگه به اولی پیشنهاد دادن و نشد سریعا میرن سراغ دومی..... آخه من موندم چطوری با احساساتشون کنار میان؟؟؟؟؟...
.
شاید خیلی عجیب نباشه ولی همین مساله نه چندان عجیب، روابط من و تو رو به چنان پیچیدگی دچار کرد که در نهایت من مجبور شدم برای آرامش و خوشبختی تو (یکی از بهترین دوستام) رابطهام رو باهات قطع کنم...
.
برات آرزوی خوشبختی میکنم...
سادگی مرا ببین
گریستن چنین نیست
این حق حق است و های هوی
علاقه مندی این نیست
سادگی مرا ببین
خواهی دید عاشقم
من دورم از تو و شدید
بیزار از این دقایقم
سادگی مرا ببین
ببخش تو ساده مرا
بگو که میبینم تورا
من اخر این جاده ها
گاهی بهترین روش برای بدست آوردن از دست دادان است
راست میگی...
خب از قدیم گفتن دوری و دوستی. البته نمی دونم دقیقا مورد تو چی بوده قضیه اش. ولی اگه واقعا دلش برات تنگ بشه و به دوستیت نیاز داشته باشه، خودش برمی گرده طرفت.
شاید روزی....
مرسی از همدلی-ت! کاش قدرتو بیشتر بدونن این دوستا!
واقعن که!
چی بگم...؟
ممنونم...
.
.
.
واقعا یه دنیا حرف مگو دارم...
بگذریم...
موافقم
بگذریم....
سلام
خیلی دلم پر دلم گرفته ،می خوام داد بکشم ااااااه لعنت به این تهران و این آپارتمانای کوچیک و این نبود عایقای صوتی. نفرین به مرد. بهم سر بزن من تازه واردم خوش حال می شم.
...
راستش منم یه بار همچین کاری کردم به خاطر یکی از دوستام. الان خیلی وقته که ندیدمش، دلم براش خیلی تنگ شده ولی امیدوارم هر جا که هست خوش باشه مثل دوست تو
آره منم دقیقا همچین آرزویی براش دارم...
مرسی
جز خودشون هیچ زنی نمیدونه چطوری با خودشون و وجدانشون کنار میان.
حیف دوستیای خوبی که از هم بپاشه...
امیدوارم خوشبخت بشن و تو هم!
آره همینشه که آدمو عذاب می ده از دست دادن دوست خوب
ممنون عزیزم
سلام
آپم به من سر بزنید.