Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

لعنت بر دهانی...

 

آدما بعضی وقتا شیوه بیان معمول خودشون یادشون میره و یه جورایی میافتند تو جاده خاکی... 

امروز از اون روزا بود و من در دو جا این شیوه را فراموش نمودم و دو گونه گند اساسی در زندگی ایجاد نمود که... 

 امیدوارم عواقب چندانی برایم نداشته باشد. 

درس بگیر و بی‌تفاوت باش!

امروز همینجا از همین تریبون می‌خوام به خودم اعلام کنم که

دیگه از این کارا نمی‌کنم...

اصلا

 اشتباه کردم که از حق طرفداری کردم

اشتباه کردم که به خاطر منافع دیگران اعصاب خودمو خرد کردم

اشتباه کردم که فکر کردم که اونا برام همونقدر ارزش قائل‌اند که من براشون

.

یکی دیگه صاحب ماشین شد اونوقت من کلی وقت و انرژی و اعصابم رو گذاشتم و آخرش هم اصلا دیده نشدم که هیچ... در جهت خالی شدن عقده یه عده تحقیر هم شدم...

دیگه بسه

دیگه اعصاب خودمو خرد نمی‌کنم به خاطر هر چیزی که... آخرش اتهاماتی هم بهم وارد بشه...

.

فقط خوشحالم که یه درس بزرگ گرفتم

و اون اینکه تو هر مسئله‌ای دخالت نکنم و فکر نکنم که با دخالت من اوضاع روبراه میشه... اصلا به من چه...

بعضی وقتا بی‌تفاوتی نسبت به اطرافت بهترین عکس‌العمل-ه ...شاید همیشه...

باز این چه شورش است...۵

هرچند این بحث داره اینجا طولانی می‌شه و من هرچقدر سعی می‌کنم که خلاصه بنویسم باز مجبورم یه چیزایی رو اینجا بیارم. و باید بگم که هر چی اینجا می نویسم نواقص دانسته‌هام هم برام بیشتر روشن می‌شه. بنابراین ترجیح میدم بنویسم.

 الان هم می‌خوام در مورد ملی شدن نفت و اقداماتی که از طرف مصد.ق و اعضای جبهه ملی برای این اقدام بزرگ صورت گرفت، بنویسم.

در سال 1323 همزمان با جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای نظامی خارجی در ایران، روسها با اعمال فشار بر دولت ایران خواستار دریافت امتیاز نفت شمال شدند. این امتیاز در واقع در مقابل امتیاز نفت جنوب که در اختیار انگلیس بود، خواسته شده بود. در این میان حزب توده و عوامل روسوفیل در ایران بر دریافت این امتیاز از طرف شوروی اصرار داشتند. در این زمان، مصد.ق و دوستان او با هشیاری در مجلس طرحی را به تصویب رساندند که برطبق آن نخست‌وزیر و اعضای دولت حق واگذاری امتیاز به دول خارجی را نداشتند. با این طرح زمینه اغفال نخست‌وزیر و اعضای دولت توسط حزب توده و دولت شوروی از میان رفت.

با پایان جنگ جهانی دوم روسها حاضر به بیرون بردن نیروهای نظامی خود از قسمت‌های شمالی ایران نبودند و با حمایت از جنبش‌های مردمی آذربایجان و کردستان سعی در استفاده از آنان برای فشار بر دولت ایران برای کسب امتیاز نفت شمال را داشتند. در این اوضاع آشفته قوام السلطنه توسط مذاکراتی که با استالین و وزیرخارجه آن کشور داشت؛ طبق قراردادی قول امتیاز نفت شمال را در قبال خروج نیروهای شوروی از ایران و عدم حمایت آنان از جنبش‌های مردمی، گرفت. به فاصله کوتاهی، نیروهای روسی ایران را ترک کرده و حمایت خود را از جنبش‌های مردمی سلب نمودند. در این میان قوام نیز با سپردن قرارداد به مجلس برای تصویب، از نخست‌وزیری استعفا داد. قرارداد مورد نظر در مجلس خلاف قانون تشخیص داده شد و عملا باطل شد.

بعدها با تصویب قانون ملی شدن نفت که عملا دست انگلیس را از نفت ایران کوتاه می‌نمود، روس‌ها نتوانستند کینه خود نسبت به مصدق و جبهه ملی را فراموش کنند و هیچ حمایتی از دولت او نداشتند. بنابراین با عدم حمایت روس‌ها از دولت مصد.ق و چیدن کودتا توسط انگلیس و اجرای آن توسط امریکائی‌ها و همچنین با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی در کشور به سبب تحریم‌ها و کارشکنی برخی افراد در دولت و نظام شاهنشاهی، دولت مصد.ق خیلی زود برچیده شد.

دوره کوتاه نخس‌وزیری مصد.ق در ایران به عنوان دوره کوتاه و کم‌نظیری بود که در آن تلاش می‌شد تا ایران را برمبنای اقتصاد بدون نفت بنا کند. آزادی‌های سیاسی گسترده و قانونی وجود داشت و شاید وجود همین آزادی‌ها بود که برخی را بر ان داشت تا حکومت او را برنتابند. ضمن آنکه از نقاط ضعف بزرگ حکومت او در اختیار نداشتن قوای نظامی‌ بود که حکومت او را بدون هر گونه ابزار دفاعی، آسیب‌پذیر می نمود.

ادامه دارد