میگفت: خیلی سخته که یه پاپتی بیاد و تصمیمگیرنده زندگیت باشه.
درکش میکردم
ولی خودش رو هم مقصر میدونستم در اینکه چرا همچین اجازهای رو به اون پاپتی داده بود....
نگرانی در مورد آینده
یکی از مزخرفترین کارایی-ایه که بشر می تونه تو زندگیش انجام بده
وقتی پدرگرامی داره با صدای بلند موسیقی محلی خودشون رو از که از یه کانال خارجی داره پخش میشه رو گوش میکنه و با تمام وجود با اون موسیقی همذات پنداری میکنه
تو هم چارهای جز گوش کردن و لذت بردن از اون موسیقی نداری