هرچند این بحث داره اینجا طولانی میشه و من هرچقدر سعی میکنم که خلاصه بنویسم باز مجبورم یه چیزایی رو اینجا بیارم. و باید بگم که هر چی اینجا می نویسم نواقص دانستههام هم برام بیشتر روشن میشه. بنابراین ترجیح میدم بنویسم.
الان هم میخوام در مورد ملی شدن نفت و اقداماتی که از طرف مصد.ق و اعضای جبهه ملی برای این اقدام بزرگ صورت گرفت، بنویسم.
در سال 1323 همزمان با جنگ جهانی دوم و حضور نیروهای نظامی خارجی در ایران، روسها با اعمال فشار بر دولت ایران خواستار دریافت امتیاز نفت شمال شدند. این امتیاز در واقع در مقابل امتیاز نفت جنوب که در اختیار انگلیس بود، خواسته شده بود. در این میان حزب توده و عوامل روسوفیل در ایران بر دریافت این امتیاز از طرف شوروی اصرار داشتند. در این زمان، مصد.ق و دوستان او با هشیاری در مجلس طرحی را به تصویب رساندند که برطبق آن نخستوزیر و اعضای دولت حق واگذاری امتیاز به دول خارجی را نداشتند. با این طرح زمینه اغفال نخستوزیر و اعضای دولت توسط حزب توده و دولت شوروی از میان رفت.
با پایان جنگ جهانی دوم روسها حاضر به بیرون بردن نیروهای نظامی خود از قسمتهای شمالی ایران نبودند و با حمایت از جنبشهای مردمی آذربایجان و کردستان سعی در استفاده از آنان برای فشار بر دولت ایران برای کسب امتیاز نفت شمال را داشتند. در این اوضاع آشفته قوام السلطنه توسط مذاکراتی که با استالین و وزیرخارجه آن کشور داشت؛ طبق قراردادی قول امتیاز نفت شمال را در قبال خروج نیروهای شوروی از ایران و عدم حمایت آنان از جنبشهای مردمی، گرفت. به فاصله کوتاهی، نیروهای روسی ایران را ترک کرده و حمایت خود را از جنبشهای مردمی سلب نمودند. در این میان قوام نیز با سپردن قرارداد به مجلس برای تصویب، از نخستوزیری استعفا داد. قرارداد مورد نظر در مجلس خلاف قانون تشخیص داده شد و عملا باطل شد.
بعدها با تصویب قانون ملی شدن نفت که عملا دست انگلیس را از نفت ایران کوتاه مینمود، روسها نتوانستند کینه خود نسبت به مصدق و جبهه ملی را فراموش کنند و هیچ حمایتی از دولت او نداشتند. بنابراین با عدم حمایت روسها از دولت مصد.ق و چیدن کودتا توسط انگلیس و اجرای آن توسط امریکائیها و همچنین با توجه به اوضاع نابسامان اقتصادی در کشور به سبب تحریمها و کارشکنی برخی افراد در دولت و نظام شاهنشاهی، دولت مصد.ق خیلی زود برچیده شد.
دوره کوتاه نخسوزیری مصد.ق در ایران به عنوان دوره کوتاه و کمنظیری بود که در آن تلاش میشد تا ایران را برمبنای اقتصاد بدون نفت بنا کند. آزادیهای سیاسی گسترده و قانونی وجود داشت و شاید وجود همین آزادیها بود که برخی را بر ان داشت تا حکومت او را برنتابند. ضمن آنکه از نقاط ضعف بزرگ حکومت او در اختیار نداشتن قوای نظامی بود که حکومت او را بدون هر گونه ابزار دفاعی، آسیبپذیر می نمود.
ادامه دارد
وای داغ دلم رو تازه کردی
من فردا امتحان انقلاب دارم
همچین قصدی نداشتم...
موفق باشی
اگه خواستی از وبلاگت پول بدست بیاری 1 سری به لینک زیر بزن، اینجوری آمار بازدید وبلاگت هم بیشتر میشه!
فقط کافیه ۱ لینک بزاری توی وبلاگ، پول رو هم توی بانک ایران بهت میده
http://finepay.mihanblog.com
سلام دوست گرامی ... اگر مایل به تبادل لینک هستید منو با عنوان " نجوم و ستاره شناسی" لینک کنید و خبرم کنید تا شما رو هم با عنوان دلخواهتون فورا لینک کنم و خبرتون کنم ...
این خیلی خوبه که داری در مورد تاریخ مینویسی ولی کامنت گذاشتن برای تاریخ گذشته خیلی مشکله
یه جورایی باید اینایی که نوشتی رو ربط به الان بدی و نتیجه گیری کنی تا به ذهن الکن من چیزی برسه که بتونم کامنت بذارم
راستی رمان تبریز مه آلود علیرغم اینکه خیلی نقش اهالی منطقه قفقاز رو پررنگ نشون داده در انقلاب مشروطه ولی نکات جالبی از تارخ اون دوره رو بازگو میکنه
مرسی...من این رمان رو خوندم
در مورد تاریخ هم باید بگم که تو بحث اول گگفته شده که برای چی این تاریخ نوشته میشه و در نتجیجه گیری هم گفته خواهد شد.
ممنون از نظر خوبت.
درود بر شما
خوب الان هم به روشهایی دیگه ای ثروت مملکت به تاراج میره.
بدرود.
لااقل اونا رو میگیم بیگانگان بودند ...اینا که خودیاند بیشتر دردآورند....