خوادخواهی ما آدما حدی نداره....
.
.
.
ازچند تا جوون که دارائی پدر مادرشون رو بالا میکشن و اونا رو دست خالی میگذارن و حتی وضع عزیزترین کسانشون هم براشون مهم نیست بگیرین تا....
وقتی که وارد جامعه میشی و میبینی که آدما برای کسب منافعشون چه کارایی که نمیکنن
.
و در نهایت
میرسه به جایی که یه رهبر به خاطر خودخواهی یه عده که اونو برنمیتابند تو جامعه خودش اونقدر مورد ظلم قرار میگیره که...
.
.
میخوام بگم این خودخواهی نهایتی نداره و متعاقب اون این رنج و تعب ماست که در این زمینه بینهایت خواهد بود.
.
در باره مورد سوم میتونم بگم که حداقل این مساله باعث تسلی که این بزرگوار زمانی از دنیا رفت که محبوبتر شد ...مسلما اگه یه سال قبل یا هر وقت دیگهای این اتفاق براش میافتاد ...شاید این لطف خدا بود هم به اون و هم برای جنبش سبز...(هرچند من نتونسم کاملا باهاشون همراه بشم ولی برای وجودشون و فعالیتشون ارزش فراوانی رو قائلم)
.
پ.ن. بدترین چیز تو زندگی این-ه که احساس ناتوانی کنی در مورد وقایعی که برات پیش میاد و البته شاید اون فقط یه احساس نباشه و بخشی از واقعیت باش-ه....