اول قصه از اینجا بود که ما ایرانیا هر زمان که از وضعیت موجود ناراضی بودیم سعی کردیم که حکومت رو عوض کنیم تا شاید وضعیت بهتر بشه و با تغییر حکومت هم نتوانستیم این امر را محقق کنیم ولی باز دست از تلاش برای تغییر حکومت برنداشیم. اینجا میخوام این بحث دیگه خیلی طولانی نشه.
.
تا آنجا رسیدیم که هر چند در سالهای اولیه حکومت محمدرضا.شاه وضعیت از لحاظ آزادیهای سیاسی برای روشنفکران بهتر شده بود ولی این وضعیت نیز دوامی نیاورد و محمدرضا همچون پدر خود طریقه استبداد درپیش گرفت. ضمن آنکه وابستگی خارجی نیز در دوران او به حکومت پهلوی افزوده شد. این مسائل به همراه مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زمینه انقلاب مردمی و اسلامی سال 1357 را فرهم آورد.
بعد از انقلاب نیز هر چند اصول کلی دولتهای به قدرت رسیده یکسان بود ولی مردم با جستجوی تفاوت میان آنها باز در پی ایجاد وضعیت مطلوب با تغییر این حکومتها داشتند که جریان دوم خرداد 1376 نمود عملی و بارز این طرز تفکر بود. این مسئله همچنان ادامه یافت تا درگیریهای اخیر بعد از انتخابات که همه شاهد آن بودیم
.
.
.
غرض از این نوشته این بود تا نظر خودم را بیان کنم در مورد اینکه مردم کمطاقت و تاحدودی راحتطلب ایران در پی آن هستند تا وضعیت موجود را بهبود بخشند ...اما در این جریان به هیچ وجه به مساله تغییر خود، بهبود شخصیت فردی و اجتماعی و یا تغییرات خرد در سطح اجتماعی نمیاندیشند و یقین دارند که میباید حکومت تغییر کند تا وضعیت زندگیشان بهبود یابد چرا که در این زمینه خود را بیعیب و نقص مییابند.
هر چند باید متذکر شوم که این بحث به معنای مبرا دانستن حکومت از مسائل و مشکلات موجود نیست.
.
پ.ن. یقینا این بحث کامل نیست و با نظرات شما کامل خواهد شد در این زمینه مشتاق نظرات متنوع دوستان هستم.
شما به این ملت میگین کم طاقت؟
مگه حکومت دینی اجازه تغییر و بهبود در چیزی را میده جایی که حکم حاکم حکم خداست و بی برو برگرد اجرا شدنی.
تغییر شخصیت مخرب و بیفرهنگ عدهای و یا تغییر شخصیت خودمحور انسانی در سطح فری و اجتماعی ربطی به حکومت نداره
در تحمل حکومت دینی نیز مردم خود پایهگذار چنین حکومتی بودند و من یقین دارم که عدهای هنوز هم معتقدند این نوع حکومت که استبداد را نیز در پی دارد برایشان بهتر است
ممنونم
نظری ندارم
چون حالم بده
آخه... ! چرا؟....خدا بد نده
موافقم. اول خودت رو درست من بعد خانواده درست میشه بعد شهر، کشور، جامعه. کی بود اینو گفته بود؟ درست بوده :دی
molden: دی
من همیشه میگم ملت ما با وجودیکه غذای کنسروی زیاد نمیخوره ولی به کنسرو همه چیز علاقه داره
ما دوس داریم همه چیز زود درست بشه و زود نتیجه بگیریم و برای همینم هس که تند تند انقلاب میکنیم
در خصوص انقلابها نظر من اینه که همیشه هرکسی با یه انگیزه مخالف حکومت میشه و اینطور نیست که همه به خاطر آزادی اجتماعی یا فقر قیام کنن البته هدف مشترکه
این استراک اهداف توده ها رو به هم نزدیک میکنه ولی با تموم شدن و خاتمه کار اختلافات دوباره شروع میشه
انقلاب بچه های اصلیش رو میخوره و کفتارهای کمین کرده حکومت رو به دست میگیرن
دلیلش هم کاملا واضحه
ما اول دعوا میکنیم بعد فکر میکنیم
همین الانش همه میگن بیاین اول اینارو سرنگون کنیم بعد بشینیم ببینیم کی چی میگه
یکی از عمده ترین دلایل سکوت مردم آذربایجان که ماشالله ید طولا در انقلاب و خونخواهی دارن هم همینه
و به نظر من حرکت معقول و اصولی و آگاهانه ایه
تا زمانی که هدف نهایی و چارچوبهای حقوقی مشخص نشه نباید انقلاب کرد و به هدف اولیه قناعت کرد
خیلیها میگن انقلاب رو انگلیس و آمریکا کردن ولی به نظر من انقلاب ۵۷ یه حرکت مردمی بود و پشتش واقعا به روشنفکری متکی بود
ولی با تعیین اهداف اولیه و غلط حکومت دست کسایی افتاد که نه تنها به هیچکدوم از وعده های انقلابی عمل نکرد بلکه خود انقلابیون رو هم تارومار کرد
حتما داستان مزرعه حیوانات جرج ارول رو خوندی
انقلابی که ارزشی و احساسی باشه محکوم به فناست
انقلابی جاودانه میمونه که در اون حقوق همه مردم تعیین شده و حق تعیین سرنوشت مردم فقط شعار نباشه
مخصوصا در کشورهایی که توش قومیتها متعدد باشن
درسته انقلاب بچههای خودشو میخوره ... راهبران هم همه چی رو بین خودشون تقسیم میکنن و برای کل سرنوشت انقلاب تصمیم میگیرند و این مسئله هم ربطی به مردمی بودن انقلاب نداره
در شرایط کنونی هیچ کس راضی به انقلاب نیست چرا که همه در مورد بهایی که باید بپردازند آگاهند....
اههای زیادی برای رسیدن به اهداف وجود داره اگر تفکر و در واقع تفکر صحیح و پرورش شخصیت در معنای مثبت اون مورد توجه قرار بگیره...
ممنون از نظر خوبت
برای پست های روشن کننده تون ازتون به واقع سپاسگذارم
زنده باشید و همواره سرفراز
خواهش میکنم
انقلاب مردم ایران مردمی بود ولی متاسفانه اونچه که هدف اولیه انقلا ب بود نادیده گرفته شد و شد انچه نباید بشود
متاسفانه....