خیلی وقتا سعی کردم برخی افکار رو از سرم بیرون کنم افکاری که عین این بادهای لجیاز چرخشی تو مخم میچرخه و همه چی رو بهم میزنه.... میتونم بیرونشون کنم ولی نه برای همیشه ....این افکار سرتق تر از این حرفان....از در بیرون میفرستمشون و از پنجره میان توو....از پنجره میاندازمشون بیرون و از کانال کولر میان توو....
اصلا میدونی یه سری چیزا هستند که ارزش اینکه همیشه بهشون فکر کنی رو دارن....پس بهشون فکر میکنم حتی اگه اون چیزا نخوان که من در موردشون فکر کنم
این حرف اسپینوزا رو هم تایید میکنم....با کمال میل....که میگه:
نباید تاسف خورد، نباید خندید، نباید نفرت ورزید بلکه فقط باید فهمید.
.
من میفهمم پس هستم.
شراب تلخ میخواهم که شیرافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
.
این روزا فکر می کنم که هر کسی تو زندگی آدم یه مبارزی-ه که طلب همرزمی میکنه...شدیدا دوست داره زمینت بزنه.....و بعد بتونه با لذت بهت نگاه کنه و به خودش هم افتخار.
دنیای خوبی نداریم....به تنها چیزی که میتونیم فکر کنیم خودمونیم وخودمون.
آدما رو add میکنیم اگه به نفعمون باشه ....و delete میکنیم بازم تنها در شرایطی که به نفعمون باشه.
این وسط اگه اون بیچاره طرف دوم هم وابسته به این طرف باشه...حالا از هر لحاظی....دیگه وای به حالش.
با این گفته آدم یاد فیس بوک میافته...با وجودی که این صفحه خیلی برای من فعال نیست ....یه محیطی هست که ضمن داشتن همه خوبی های یک شبکه اجتماعی جهانی این حس خودخواهی ما آدما رو هم به نمایش میگذاره....یه روز یکی شما رو به لیست دوستاش اضافه میکنه و یه روز دیگه یکی دیگه به دلایل کاملا خودخواهانه ممکن-ه block کن-ه.
کاری ندارم....یعنی اصلا مهم نیست ولی فکر میکنم درست-ه که میگن:
زندگی صحنه زیبای* هنرمندی ماست...هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود....صحنه پیوسته به جاست....خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
البته ما از این نغمهها خیلی چیزا یاد میگیریم ....مستقیم یا غیر مستقیم....در هر شرایطی.
.
فکر میکنم دیگه خیلی حرف زدم ....مدتها بود اینجا خودمو تخلیه نکرده بودم....
تنها یه حسی بهم دست داده که فکر میکنم اون شعر بالا به خوبی می تونه بیانش کنه....حسی که میگه تو صادقانه کار کردی و درست بودی.... و در نهایت تنها احساسی که درت بوجود اومد مورد سوءاستفاده قرار گرفتن بود....برای کاری که با جون و دل انجام دادی....
بعضی وقتا یه اتفاق خیلی کوچک می تونه باعث شه احساس کنی با وجود این همه جون کندن داری کم میاری....اما این احساس لعنتی هیچوقت بروز نکرده و من همچنان همان شخصیتی هستم که استوار بوده و حداقل هنوز به خودش نباخته است.
* ای کاش این زیبایی همیشه بکر باقی بمونه.