زنگ زده ازم میخواد براش یه مقاله آی اس آی بنویسم!!!!
دریغ از اینکه بدونه مقاله آی اس آی یعنی چی؟
اونقدر حقیره که حتی نمیدونه در چه موضوعی میخواد مقاله داشته باشه....
اونوقت تنها چیزی که براش مهمه به توافق رسیدن در مورد قیمت-ه....
.
.
در اوج عصبانیت و ناراحتی و در حالی که از حرف زدن باهاش حالم به هم مبخوره یه قیمت بالایی رو بهش میگم و اون زود خودشو گم میکنه...
شاید دودل-ه و شاید....
اعصابم بهم ریخته حالم از این ادما، از خودم، از معادلات پیچیده زندگی و از هرچی شرایطه که باعث-ه حقارت آدم میشه....بهم میخوره..
.
با خودم میگم تا کی میخواد این وضع ادامه پیدا کن-ه.....تا کی؟؟؟؟
.
پ.ن. خدایا تو آدما رو بهتر از خودشون میشناسی و میدونم که صلاحشونو هم بهتر از خودشون میدونی، پس همه رو به راه راست هدایت کن
لویی هیجدهم(پادشاه فرانسه در اوایل قرن ۱۹) و شارل دهم (پادشاه انگلستان در اواخر قرن ۱۷ قبل از انقلاب ۱۶۸۸) از همان آغاز حکومت خود نسبت به آزادیخواهان و روحیه آزادیخواهی بیاعتنا بودند و این مساله مردم را در ریشهکن کردن آنها مصمم نمود.
.
.
.
همیشه میگیم تاریخ آینه عبرت-ه ولی باز هم از رو نمیریم.
من موندم چرا؟؟؟؟؟؟؟؟
آخه دیگه از این واضحتر
یادم-ه یه جایی خوندم که ایرانیا دوست دارن تو لحظه زندگی کنن تا اینکه برای آینده برنامهریزی کنن
مثل این شعر که میگه:
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامدهاست فریاد مکن
برنامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن!
.
فکر کنم دیگه واضحتر از این به روحیاتمون اشاره نکرده باشیم....
یعنی خوشی به هر قیمتی.....؟؟؟
.
.
البته این زندگی در لحظه حال بد هم نیست ها! چرا که فرد مورد نظر رو از غم آزاد میکنه ولی در عرصه اجتماعی چه بلایی میتونه سر دیگان بیاره ....دیگه مهم نیست!!!!!
گویند صبر کن که تو را صبر بر دهد
آری دهد و لیک به عمر دگر دهد
من عمر خویشتن به صبوری گذاشتم
عمری دگر بباید تا صبر بر دهد
.
.
تا حالا دیدی یه نفر تا ۵۴ سالگی برای رویداد مهمی مثل ازدواج هی اقدام میکنه و هی آنچه که نباید پیش میاد و اون بنده خدا به صبر واداشته میشه....
خیلی سخته... تو یه جامعهای مثل ایران.....
بعضی وقتا آدم فکر میکنه عمق حکمت خدا تا چه حد میتونه باشه؟؟...
.
.
.
پ.ن. از پیشرفت خودم راضیام انگار گوته با اون صحبتاش کار-ه خودشو کرده.
پ.ن.۲. اینم جالب-ه.... هر چند من به خودم قول دادم اینجا سیاسی فکر نکنم.