Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

Free Bird

هیچ کس دوست تو نیست همانطور که هیچ‌کس دشمن تو نیست بلکه هر کسی معلم توست

کج راهه

این روزا حلقه گمشده زندگی متمدن ما آدما صداقت-ه؛ از سطح کلان حکومتی گرفته تا سطح اجتماعی و فردی همه‌مون از اینکه با دیگران و یا حتی با خودمون صادق باشیم گریزانیم.

شاید این مساله برمیگرده به واقعیت زندگی ما که ممکنه تلخ باشه و پذیرش اون سخت!

و یا شاید توقعات و انتظارات ما اونقدر بالاست که پدید‌های موجود در اطرافمونو نمی‌تونیم همونطوری بپذیریم و سعی می‌کنیم دنیای جدیدی حتی شده تو ذهن برا خودمون بسازیم!

این مساله به ظاهر ساده و عمومی تبدیل به یه معضل شده که دامن‌گیر تک‌تک ما شده و یا اگه مواظب نباشیم، میشه.

.

اینکه در جامعه خودمون بخوایم واقعیات رو ببینیم و براساس اونا تصمیم بگیریم یعنی اونقدر سخته که ترجیح می‌دیم خودمونو به بیراهه بکشیم.

این بیراهه همونی که در مورد زندگی فردیمون میشه زندگی‌کردن با رویاها و آرزوهامون و دروغ‌هایی که ممکنه تعدادشون به اعداد سه رقمی در روز برسه و در سطح حکومتی میشه تصمیمات ایدئولوژیک و آرمانگرایانه و همه آنچه که در صیاست خارجی شاهدش هستیم.

برای  فرار از این موقعیت شاید کمی تعقل کافی باشه تا به همه آنچه که متوجه ماست پی ببریم.

میخوام بگم صداقت رو دوست دارم چون اونو روش صحیح زندگی کردن می دونم نه به خاطر اینکه فقط خواسته باشم یه سری اصول اخلاقی رو رعایت کنم.

نظرات 11 + ارسال نظر
مهدی 23 مهر 1388 ساعت 01:13 ق.ظ http://armageddon.blogsky.com

یه روزی گله کردم من از عالم مستی

تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی

من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید

تو قهر کردی و قهرت مصیبت شد و بارید

...

molden 23 مهر 1388 ساعت 01:02 ب.ظ

از بیشترین چیزی که بدم میاد دروغ شنیدنه. تا اونجاییم که بتونم دروغ نمیگم یعنی خیلی وقتا سکوت میکنم اما دروغ نه. هرچند انقدر راحت و عادی شده دروغ که به همینجوریش رضایت نمیدن. جون هرکی میاد دم دستشون بهش قسم میخورن!!

بعضی وقتا واقعا برام غیرقابل تحمل میشه این وضعیت...
باز با اینجا نوشتن آدم یه خورده خالی میشه..

[ بدون نام ] 23 مهر 1388 ساعت 02:01 ب.ظ http://neqzan.blogsky.com

آره واقعا صداقتی که نابود می شود...

...

مدی 23 مهر 1388 ساعت 03:40 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

بلاگ آپ شد بدو بیااااااااااااااااااااااااااااا

بابک 23 مهر 1388 ساعت 04:51 ب.ظ

گاهی اوقات نمیشه دروغ نگفت
زندگی بی دروغ یه جاش می لنگه. تصور این که همه به هم راست بگن خیلی سخته.
اصلا دنیایی که همه چیز توش خوب باشه جای زندگی نیست.

من میگم این دروغ نباید باعث شه که به خاطر منافع‌مون دیگران رو زیرپا بزاریم...

al 23 مهر 1388 ساعت 11:44 ب.ظ

i'll chain you to the truth, for the truth shall set you free

thank you!

بابک 24 مهر 1388 ساعت 12:32 ق.ظ

آره، ولی به نظرم بستگی به شرایط داره، گاهی حتی باید به خاطر منافع مون دیگران رو زیر پا بزاریم، بازم تاکید می کنم بستگی به شرایط داره

آره درسته بستگی به شرایط داره ولی اینجا تشخیص‌دهنده شرایط هم مهمه...
اینکه کی تشخیص میده؟... خودمون...!
این خودمون کیه؟...
یکی مثل....

بگذریم....
در هر صورت ممنون از نظرت

zaq 24 مهر 1388 ساعت 01:45 ق.ظ http://zaq.blogsky.com

خیلی از ما دروغ ها را چنان باور کرده ایم که .....
(با اجازه لینکتان کردم لیکن!)

ممنون...

هانی 24 مهر 1388 ساعت 01:27 ب.ظ http://hany007.blogfa.com

سسسلام

نقاب 24 مهر 1388 ساعت 06:15 ب.ظ http://negha.blogsky.com/

سلام...

و چه زیبا اشاره کردی دوست خوبم و چه موشکافانه بررسی کردی و چه با صداقت حرف و چرا خود را بی بیراهه نزدی؟؟

سپاس

...

ارغوان 25 مهر 1388 ساعت 11:18 ق.ظ

فرار از واقعیت ها با گفتن دروغ به نظرم فرق داره.

درسته...
ولی منظور من اینه که خیلی از ماها با دروغ گفتن از وواقعیت‌های اطرافمون داریم فرار می‌کنیم و اینه که بد-ه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد