هر چند شرکت تو یه همایش بینالمللی یه نکته مثبتی محسوب میشه ولی مشکل اصلی اینجاست که این همایش تو کشوری برگزار میشه که آمادگیهای لازم برای اون ممکنه وجود نداشته باشه.
آمادگی یعنی در ابتدائیترین حالت ممکنه اصلا فرهنگ مربوط به این مساله وجود نداشته باشه چه در سطح عمومی جامعه و چه در سطوح بالای مدیریتی. این یعنی چی؟ یعنی اون نکات منفی که من تو این همایش دیدم و دوست دارم اینجا بنویسم.
.
حالا اولین نکته:
۱ . صبح که میخواستم برم همینه که خواستم مانتویی رو که قرار بود بپوشم رو بردارم دیدم دکمهاش در رفته در حالی که وقت کافی نداشتم یکی دیگه پوشیدم که تو مسیر تازه یادم افتاد که این یه خورده(حدود 4 یا 5سانت) کوتاه به نظر میاد و بنا به دلایل مسخره ای چون سیستم حمل و نقل دیرم شده بود. ساعت 8 و 40 دقیقه نوبت سخنرانی من بود. چون احساس کردم ممکنه دیر برسم با یکی از اساتید آشنا که اونجا بود تماس گرفتم و خواستم اگر احیانا دیر کردم زمان سخنرانی رو با یکی دیگه جابجا کنه که اونم پذیرفت. به هر زحمتی بود ساعت 8 و نیم رسیدم دم در محل مورد نظر و همین که خواستم وارد شم خانمی دم در کارتم رو خواست و بعد از دیدن اسمم گفت خانم..... شما مانتوتون کوتاه-ه و من نمی تونم اجازه بدم برین داخل!!! اصلا ماتم برده بود مانتوی من فقط چند سانتیمتر بالای زانوم بود با قاطعیت گفتم خانم شما همیشه اینطوری از مهموناتون استقبال میکنین؟ من سمینار دارم الانم دیرم شده! ساکت شد! با عصبانیت کارتو از دستش کشیدم و راهمو رفتم... یاد ایرانی-ای افتادم که حواشی براش همیشه مهمتر از اصل مسئله است و افسوس...
.
۲ . همین که رسیدم جلو سالن مربوطه دیدم همه پشت در وایسادند و جلسه هنوز شروع نشده (اوج ایرانیت)!
.
۳ . نکته جالبتر در مورد این همایش بینالمللی! زبان رسمی همایش بود که فارسی بود! درسته که مهمونهای خارجی تعدادشون زیاد نبود ولی اون بیچارهها خوابشون گرفته بود بسه که مجبور بودن صبر کنن تا مترجم مربوطه در زمان مقرر پایان سخنرانی نه متن کامل که خلاصهای از اون رو بگه!! (اوج بین المللی بودن)
و اما...
۴ . جالبتر از همه چی حاضرین در همایش بودند، همایش مربوطه در دانشگاهی برگزار میشد که صف طولانی جلوی بوفههای اون زبانزد خاص و عامه! در حالی که سالن انقدر خلوت بود که من در حین صبحتهام هیچ استرسی نداشتم.... خوبه نه...؟ اما باید بگم که نزدیکای ظهر که قرار بود نهار سرو بشه سالن حسابی شلوغ شد.... اینم خوبه نه...؟ معنی جدید همایش رو ما ایرانیا به اون دادیم... و این که چه برداشتهایی!!!!! میشه از یه همایش داشت...
.
.
با وجود تمامی این مسائل من بازم میگم که لحظات جمع شدن افراد مختلف از فرهنگها و بک گراندهای مختلف از فردی که از دانشگاه آزاد واحد علی آباد کتول گرفته تا پرفسوری که از یکی از دانشگاههای یو اس ای میاد و همینطور طرح ایدههای بسیار مختلف اونا در یه محیط علمی و دوستانه یه مسالهای-ه که من واقعا دوست داشتم.
.
نمی دونم این فرهنگ رو ما کی اصلاح میکنیم؟ نکته جالب اینکه تمامی مشکلاتمونم رو مسائل صیاسی خالی میکنیم.. هر چند من نمیخوام بگم مشکل صیاسی نداریم ولی باور دارم که با حل مشکلات صیاسی مشکلات فرهنگی ما حل نخواهد شد.
سلام
شما می توانید با لینک کردن وبلاگ ما در وبلاگ یا وب سایت خود با نام
۩هرچی بخوای هست۩
و قرار دادن آدرس و عنوان وبلاگ خود در بخش نظرات کلبه سبز کمتر از 48 ساعت به جمع صمیمانه کلبه ما بپیوندید.
آدرس ما:
http://forooshgah100.parsiblog.com
همچنین ما مطالب خواندنی و مقالات فرستاده شده توسط شما را با ذکر منبع(آدرس وعنوان وبلاگ شما ) در بخش سخنی از دوست به نمایش درخواهیم آورد
قربون آدم چیز فهم! ما تا فرهنگ مون فرهنگ باشعور پرور نشه هر چقدر تو سیاست زور بزنیم به هیچ جا نمی رسیم!
بعدش هم دمت گرم که کارت رو کشیدی از چنگ یارو بیرون و رفتی! افتخار کردم بهت!
سلام دوست عزیزم
از شما دعوت می کنم از چت روم اختصاصی دختران ایرونی دیدن کنید
ادرس : http://www.mihanchat.com
منتظرتیم ...
منظور از شرف ظاهر چیه؟ یعنی مثلا لباس و مقام و اینا؟